زیباسازی شهری، سومین شاخه در شبکه عقایدی است که برنامهریزی شهری را امروزه میسازد. بدون شباهت به کفایت اهداف و عدالت اجتماعی که در قرن 19 پا به صحنه روزگار گذاشت، برنامهریزی شهری و طرح شهری دارای قدمت بیشتری بود. امّا در قرن 19 برنامهریزی و طراحی شهری بصورت مؤسساتی گشت که قبل از آن چنین نبود. همانطور که دیدیم، گسترش و بازسازیهای شهرهای برنامهریزی شده در اروپا و آمریکا در قرن 19 به خوبی انجام شده بود. عقاید طراحی زیبائیشناسی شهرها در سال 1889 بر پایه هنر کامیلوزیته در ساخت شهرها، بر پایه تفکرش از قواعد طراحی شهرهای قرون وسطی ترقی بزرگی کرد. یک توجه جدید برای شکل شهر باعث طراحی اجتماعی در اروپا شد. برنامهریزی زیته (Sitte) گسترش نیافته بود، اما در دراز مدت تفکرش گسترش یافته بود. اثر فکری او بیشتر در مرکز اروپا معمول بود همانطور که رقابتهای طراحی شهری در نیمه دوم قرن در آلمان و اتریش معمول بود نتایج این تفکرات بر روی شهرهائی مثل وین (Viena)، کلن (Cologne)، مونیخ (Monich) و برلین (Berlin) نقش بست. عقیده طراحی شهری پیشروی گستردهای را در ایالات متحده هنگامی که حرکت زیباسازی شهر در 100 سال آخر قرن 19 ظاهر شد بدست آورد. این سوابق ضمانت نامه رشد شهرداری و اکثریت قسمتهای ایالات متحده شد. شهرها بصورت ریشههای علفهای پراکنده از پیشرفت شهری و هنر خارجی و فضای تفریحی ذینفع شدند. این شامل کار معماران برنامهریزی طراحی منظر بود که یکی از مهمترین آنها فردریک لا و آمستد بود ((Feredrick. Low Olmotetطراحیاش برای پارک مرکزی نیویورک، برجسته بودن وی را نشان داد. اولمستدیک کار برنامهریزی و طراحی منظر گستردهای را پیشرفت داد که در سانفراسیکو پارک گلدن گیت (Golden gate) را برنامهریزی کرد بعلاوه تعداد خیلی زیادی از پارکهای دیگر و طرحهای توسعه شهری را برنامهریزی کرد. یک کتاب تحت عنوان توسعه شهرهای کوچک بزرگ توسط چارلز مالفورد رابینسون (Charles Malford Robinson) ناشر مسائل اجتماعی خلاصهنویسی شد و افراد زیادی را مورد توجه خود قرار داد.
اما انگیزه اصلی برای زیباسازی شهر معماری نئوکلاسیک طراحی شهری در اروپا بود بعنوان مثال در بازسازی پاریس توسط هوسمان (Haussmann) دانیل برنهام (Daniel Burnham) یک معمار برجسته شیکاگو و حامی این نوع عقاید طراحی یکی از رهبران برجسته و سازماندهندگان شیکاگو و رداسپکوزیش (Chicago World Eypositian) شد که در سال 1893 باز شد. برنامه این گروه در طراحی زیباسازی شهری تأکید داشت. جانمائی محوری، تودههای کنترل شده طراحی منظم و استیل تقریباً نئوکلاسیکال آن برای یک دهه تا به حال بر روی برنامهریزی و طراحی تأثیر گذشت برنهام فلسفه خود را با گفته مشهورش تأکید میکرد: «پلانهای کوچک نسازید، آنها معجزهای بر جریان خون نمیکنند و…» که بر اثر تاریخیاش که پلان شیکاگو در سال 1909 بود میتوان استناد کرد. قسمتهائی از طرح او اجرا شده و تا به امروز برای شیکاگو قابل توجه و با ارزش است. عریض کردن خیابان میشیگان والکردرایو (Wacleer Drive) ناوی پیر (Navy Pier) و پارک لیک شور (Lake Shore) میباشد.