مساجد با طرح و هنر ایرانی در آغاز ساده بود. بیشتر چهار تاقی های ساسانی و آتشکده ها بودند که به مسجد تبدیل شدند یعنی یک چهار تاقی که دهانه سمت قبله آن را مسدود کرده و در آن محرابی تعبیه کرده بودند. فضای نیایش همگان نیز محیط وسیعی بود که حیاط این چهار تاقی محسوب می شد. مصلای یزد یکی از این نمونه مساجد است زمین های وسیع کمار شهرها ساخته می شدند و هنوز هم در بخارا نمونه هایی از انها است دیوان بزرگی در جهت قبله و زمین وسیعی پیوسته به آن و مردم در برابر ایران به نماز می ایستند. بنابراین امری بسیار عادی است که ایرانیان پس از گرویدن به اسلام بناهای مذهبی پیشین خود را به مسجد مبدل سازند. کهن ترین نمونه ای که از این گونه می شناسیم مسجد چهار تاقی ایزد خو است در فارس است که تا کنون بر جا مانده و مسلما این تنها نمونه نبوده است. مسجد ایزد خو است یک چهار تاقی است که دهانه سمت قبله بسته شده و در آن محرابی کنده اند و محراب و گنبدی بر فراز چهار تاقی قرار دارند. دو دیوار جانبی هم که از دیوار قبله باریکترند دو دهانه کناری چهار تاقی را مسدود کرده اند و حیاط کوچکی به اندازه تقریبا نیمی از چهار تاقی جلو آن ساخته شده که یک ورودی بزرگ در دیدار رو به روی قبله و یک ورودی کوچک تر در طرف چپ مسحد تعبیه شده است. استفاده از بناهای پیشین با تغییرات اندک و ایجاد مساجد به دست ایرانی ها در خاور به صورت ایوانی در باختر به شکل چهار تاقی های گنبد دار در جنوب به شیوه ی ایوان کرخه، یعنی دالانهای سقف با تاق استوانه ای با گنبدی در وسط آن بر اساس سنتهای کهن معماری آن نواحی ساخته شد. در نواحی مرکزی ایران تقلیدهایی از نمونه های مختلف این سه گونه دیده می شوند. مثلا در محمدیه در خاور اصفهان، در مسجد به شکل دالان گنبد دار وجود دارد مسجد ایوان دار نیز در نیریز فارس است گونه چهارمی نیز دیرتر به وجود آمد که ترکیب ایوان و شبستان گنبد دار است که بی شباهت به دژ ساسانی در فیروز آباد نیست و مسجد جمعه اردبیل از آن اقتباس شده است.