نقوش قالیهای ایرانی بیشتر گل و بوته است هر چند که نقوش هندسی نیز در آنها پیدا می باشد گاهی هم شکل مرد ، حیوان و سایر چیزها در آن به چشم می خورد.
الف: نقش باغ : گفته می شود که در زمان خسرو اول فرشی وجود داشته که تصویر باغی را نشان می داده است این موضوع کم و بیش تغییر کرده و امروز به صورت دیگری درآمده است.
با این نقش فرش گاهی شکل نقشه به خود می گیرد و در آن جاده،استخر، باغچه، و بیشتر از همه گلزار به چشم می خورد به مرور زمان در اثر تمایل نظمی در ان پیدا شد گلها بزرگ شدند و قرار دادی تر گردیدند و ساقه های آنها شبکه ای از نقوش را به وجود آوردند. این خصیصه را می توان در اوایل قرن هفده مشاهده نمود. در قرن بعد و بعد از ان این روند ادامه می یابد و ساقه ها به گل و بته تبدیل می شوند و گلها منظم تر شده و دو یا سه نوع می گردند بدین ترتیب نقوش ساده ای موسوم به هراتی و مینا خانی پدید آمدند .
ب: نقش شکارگاه: برای ایرانیان شکار نشان حرکت و باغ نشان استراحت است و بدین ترتیب در بعضی نقوش فرشها حیواناتی نشان داده شده اند که توسط انسان یا حیوان دست آموز دنبال شده اند فرش از این دست که نقش صحنه شکار دارد اکنون در مجموعه ملی بلژیک نگهداری می شود.
ج: نقش ترنج: به دو نقش
دیگر باید نقش دیگری را که در مرکز و گوشه ها قرار می گیرد و ترنج نامیده می شود
اضافه نمود چنین نقوشی انواع گوناگونی دارند و امروزه در فرشهای بزرگ زیاد از آن
استفاده می شود مطالعه اتفاقی از نقوش فرشهای ایران نشان می دهد که ایرانیان اساسا
از طبیعت الهام می گیرند در این مورد از هنر کشورهای دیگر کمتر چیزی را اقتباس می
نمایند. اما یک مورد استثنایی وجود دارد و آن اقتباس از چین است. به طور قابل
توجهی از ابرها که از نقوش و نوع بافت آن چیزهایی به عاریت می گیرد. با اطمینان می
توان گفت که اژدها و سایر حیوانات چینی نیز در فرش راه پیدا کرده است هر چند که در
فرش های ایران پیدا نشده اند ولی در فرش های قدیمی قفقاز که خود تقلیدی از ایران
بوده اند دیده
شده اند.
ابریقهای برنزه ایرانی و اسلامی
به جز آثار عالی نقره و طلا مجموعه ای از ابریقهای برنزی وجود دارد که قدیمی ترین آنها به زمان ساسانیان تعلق دارد و جدید ترین آنها تا دوران اسلامی ادامه دارد. ترئینات ابریق نیز در اغلب با تکنیک های قلم زنی صورت می گیرد طرح روی ظرف خانه هایی که در آنها شکل حیوانات و انسان با شاخه ههای قرار دادی شاخ و برگ درختان از هم جدا می شوند.
این ابریق ها صاف هستند ولی در ناحیه گردن بعضی از آنها یا قسمت پایه تزییناتی جزیی به چشم می خورد گاهی تکمه اس نیز بر روی دسته جهت سهولت برای قرار گرفتن و ریختن دیده می شود ابریقهای برنزی که تزیینات استادانه ای دارند نقوششان شبیه نقوش ابریقهای نقره ای است و در آنها تصویر حیران و انسان که در قالب قرار گرفته اند دیده می شود. با توجه به این آثار دقیقا می توان گفت که طراحان دوران اسلامی تا چه حد از نمونه های دوران ساسانی استفاده می کرده اند. ابریقهای قدیمی تر دسته ای ظریف و بلند و لوله ای باریک و طویل دارند که بیشتر به فرم هلفی شباهت دارد و تنها تزوینات سطح آن که با تکنیک حکاکی یا قلم زنی می باشد نقوش مشخص ساسانی را نشان می دهد ابریقهای اولیه دوران اسلامی که تقریبا به قرن هفتم و هشتم مربوط می شوند از نظر سبکی متفاوت شده ولی بسیار ماهرانه تر ساخته شده اند. لوله بر روی بدنه است و نه در قسمت بالای آن و گاهی هم شکل یک حیوان را به خود می گیرد تکمه ای روی دسته که عمل ریختن را به کمک شست آسان می سازد باز هم شکل حیوان دارد نمونه های جالب این گروه در موزه کایزر فردریک مجموعه هارابی و درلوور یافت می شوند.