جنبش کارگرى و اتحادیه ها در دو کشور چه موضعى دارند

در آمریکا رهبرى رسمى و کلیه جناحهاى جنبش اتحادیه اى و متشکل AFL-CIO در مخالفت با نفتا موضع گیرى و فعالیت کردند. درمکزیک موضع گیرى ها متفاوت بود. رهبرى بزرگترین کنفدراسیون اتحادیه هاى کارگرى در مکزیک (CTM) در حمایت از نفتا موضع گیرى کرد. اما جناح چپ و بخشهاى دیگر این جنبش در تقابل با نفتا اعلام موضع کردند. CTM شاخه کارگرى PRI حزب حاکم در مکزیک است. در مکزیک پایین نگهداشتن دستمزدها و به این اعتبار تقویت قدرت رقابتى کارفرماهاى خودى خط رسمى اتحادیه هاى CTM میباشد. بطور مثال در اواسط دهه هشتاد اتحادیه هاى CTM به پشتیبانى از سیاست انجماد دستمزدها برخاستند. در اثر این سیاست قدرت خرید کارگر در عرض کمتر ازپنج سال به نصف خود تنزل پیدا کرد. در مورد نفتا موضع رسمى اتحادیه ها توسط فیدل ولاسکوز مسئول کنفدراسیون اتحادیه هاى کارگرى CTM مکزیک چنین بیان شد::"کارگران مکزیک باید دستمزدهایشان را پایین نگهدارند تا کارفرمایان آمریکایى به مکزیک جذب شوند. ما نظر مساعدى نسبت به نفتا داریم".

جناحهاى اپوزیسیون درون اتحادیه، مانند تشکل هماهنگ کننده سراسرى کارگران تعلیم و تربیت و تعدادى از اتحادیه هاى خارج از CTM در نخالفت با نفتا موضع گیرى کرده و بر ضرورت همبستگى کارگرى، ایجاد اتحادیه هاى واقعى و بالا بردن سطح زندگى و قدرت خرید مردم در مکزیک دست گذاشتند. رائول اسکوبار رهبر "جنبش

دمکراتیک: کارگران فورد" اینچنین سیاستهاى این جنبش را بیان کرد. "ما در حال حاضر هم با تجارت آزاد زندگى میکنیم، اگر چه معاهده اى به این نام وجود ندارد. کمپانیها آزادند که کارخانجات خود را در هر جاى مکزیک بدون اتحادیه هاى واقعى، بدون پرداخت دستمزد مناسب و یا مالیاتهاى عادلانه، بدون هیچگونه نگهدارى از سلامت و بهداشت ما و بدون مراقبت از محیط زیست ایجاد کنند. کارگران نیز آزادند که تقریبا مفت کار کنند. و کارگران آمریکایى نیز آزادند که شغلشان را از دست بدهند." شعار این جریانات کارگر آزاد و نه تجارت آزاد" بود. اما تلقى این گرایش از کارگر آزاد، کارگر متشکل و برخوردار از اتحادیه هاى دمکراتیک میباشد.در آمریکا کنفدراسیون کارگرى AFL-CIO به یکى از بى سابقه ترین و پرخرج ترین کمپین هاى تبلیغاتى در مخالفت با نفتا دست زد. این تشکل براى پیشبرد کمپین تبلیغاتیش در اتحاد تنگاتنگى با راس پرو قرار گرفت. این نه یک همسویى تصادفى بلکه بیانگر نزدیکى واقعى سیاستهاى اقتصادى این دو جریان بود. AFL-CIO در مقابله با رئیس جمهور منتخب خودش قرار گرفته بود. در این دعوا AFL-CIO تلاش میکرد که به رئیس جمهور منتخبش بفهماند که بدون او قادر به حکومت کردن نیست. این محاسبه غلط از آب درآمد. کلینتون براى تصویب نفتا بدون درنگ به هر دو راس این اپوزیسیون حمله کرد. کلینتون "قاطعیتش" را براى اولین بار در مقابل اتحادیه ها نشان داد. پرزیدنت منتخب اتحادیه ها براى تصویب نفتا به شکست اتحادیه ها نیاز داشت. این شکست معنایى تاریخى دارد. تهدید نمایندگان کنگره به عدم حمایت در انتخابات بعدى توسط AFL-CIO کارى از پیش نبرد. ٠٢ نماینده حزب دمکرات به نفتا آرى گفتند. صفبندى که به دور نفتا بوجود آمد رابطه سنتى حزب دمکرات و AFL-CIO را دچار دگرگونى خواهد کرد. این دگرگونى نه به معناى اتخاذ سیاستهاى رادیکال از جانب AFL-CIO در آینده، بلکه بمعناى گسست حزب دمکرات از AFL-CIO و نقطه عطفى براى این حزب در کسب وجه جدیدش در آتیه خواهد بود. این کارگر زدائى را حزب کارگر در انگلستان نیز دارد از سر میگذراند. دعواى نفتا از طرف دیگر روند تضعیف اتحادیه ها در مجادلات اجتماعى را موکدتر کرد

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.