در آمریکا صفبندى اجتماعى موافقان و مخالفان نفتا اساسا" بر محور دو نگرش و دو چشم انداز در ترسیم نقش و موقعیت آمریکا در جهان حاضر شکل گرفت. دو افق متفاوت در کمپ سرمایه. این دعوایى در باره مفاد قرارداد و اقتصادیات یک طرح نبود، دعوائى بر سر چشم انداز سیاسى ناشى از مسیر حرکت جامعه بود. نفتا دریچه اى براى تعیین تکیف مسائل فراترى از تاثیرات و عملکرد اقتصادى مندرج در این پیمان شد. نفتا دعوایى بر سر سیاست بود. اما استدلالاتى که از هر دو سوى اصلى این مجادله براى توجیه و یا رد آن بیان میگردید اساسا" در حیطه عملکرد اقتصادى و به درجه کمترى در ارتباط با تاثیر این پیمان در محیط زیست دور میزد. در این دعوا عوامفریبى بورژوازى یکبار دیگر به نقطه اوج خود رسید. در کمپ مخالف راس رو، پت بوکنن، جسى جکسون و رهبرى کنفدراسیون اتحادیه هاى کارگرى و در کمپ مقابل دستگاه حاکم و ائتلافى متشکل از ١٠٠٠ کمپانى قرار داشتند. صحنه گردان اصلى صف مخالفین راس پرو میلیاردر تگزاسى بود. مخالفین با توسل و تقویت احساسات ناسیونالیستى آینده تیره و ترسناکى براى کارگر آمریکایى ترسیم کردند. طرف مقابل وعده میداد که نفتا قرار است مشکل بیکارى را برطرف کرده و آینده اى درخشان در جلوى کارگر قرار دهد. نفتا هم دواى درد جامعه و هم علت دردهاى بىدرمان جامعه قلمداد میشد. هر دو طرف مزورانه براى کارگر اظهار همدردى میکردند. در این دعوا سیاست پروتکشنیسم (حمایت از بازار داخلى) بورژوازى در مقابل سیاست درهاى باز بورژوازى بزرگ قرار گرفت. پیروزى در تصویب نفتا پیروزى افق بورژوازى بزرگ در مقابل محدود نگرى ناسیونالیستى بورژوازى بود. در این مقابله افق ناسیونالیسم بازنده شد. اما این تنها دور اول یک درگیرى دراز مدت تر بود.
هر دو طرف لیستى از "واقعیات و توهمات" در توضیح نفتا در اختیار جامعه قرار دادند. رئوس این لیست از این قرار است: ١- نفتا و مشاغل. ٢- نفتا و انتقال سرمایه ها به مکزیک. ٣- نفتا و اشباع بازار آمریکا از کالاهاى مکزیکى. ٤- نفتا و آلودگى محیط زیست در مکزیک. ٥- نفتا و تجارت با کشورى فقیر مانند مکزیک. ٦- نفتا و افزایش مهاجرت به آمریکا.طبق آمار معتبرتر مخالفین نفتا نزدیک به ٥٠٠ هزار شغل در عرض ده سال از آمریکا به مکزیک منتقل خواهد شد. در مقابل موافقین نفتا متذکر میشوند که با گسترش صادرات به مکزیک و در ازاى هر یک میلیارد دلار نزدیک به ٢٥٠٠٠ شغل جدید ایجاد خواهد شد و پیش بینى میکنند که در اثر نفتا حجم صادرات آمریکا به مکزیک به میزان ١٤ میلیارد دلار افزایش پیدا خواهد کرد. به عبارت دیگر نزدیک به ٣٥٠ هزار شغل جدید بوجود خواهد آمد. بعلاوه یاد آور میشوند که این رقم تنها نیم درصد نیروى کار آمریکا را تشکیل میدهد و این میزان از نوسانات سالیانه بازار نیروى کار، که در اثر تغییرات متعارف بهره بانکى ایجاد میشود، بسیار کمتر است.
٤- طرفداران نفتا ادعا میکنند که نفتا هیچ انگیزه جدیدى علاوه بر آنچه در حال حاضر موجود است براى انتقال سرمایه ها به مکزیک بوجود نخواهد آورد، نفتا صرفا" موانع فروش کالاهاى آمریکایى در مکزیک را حذف خواهد. علاوه بر این، استدلال میشود که دستمزد تنها فاکتور تصمیم گیرى براى تعیین محل واحد تولیدى نیست. عوامل دیگرى على الخصوص بارآورى کار و میزان دورى و نزدیکى به محل تهیه مواد اولیه و مصرف کننده فاکتورهاى تعیین کننده اى میباشند. و در حساب و کتابهاى سرمایه بارآورى کارگر صنعتى مکزیک یک پنجم کارگر صنعتى آمریکا و بارآورى کارگر کشاورز مکزیک یک بیست و پنجم کارگر کشاورزى آمریکا میباشد.
در مقابل بحث خطر اشباع بازار آمریکا توسط کالاهاى تولید شده در مکزیک، موافقین به عوامل زیر اشاره میکنند: ١- حجم بازار مکزیک که یک بیستم حجم بازار آمریکا بوده. ٢- موازنه تجارى آمریکا و مکزیک ٧ میلیارد دلار بسود آمریکامیباشد. ٣- میزان کل واردات آمریکا از مکزیک معادل نیم درصد تولید ناخالص داخلى میباشد و ٥٠٪ این کالا ها بدون عوارض گمرکى وارد امریکا میشوند.
مخالفین نفتا میگویند که کمپانیها براى فرار از قوانین حفظ محیط زیست به مکزیک نقل مکان میکنند. مکزیک مرکز دفع فضولات سمى و آلوده کارخانجات خواهد شد. طراحان نفتا معتقدند: سابقه و رکود مکزیک در این زمینه در حال پیشرفت بوده و هزینه مراعات قوانین حفاظت محیط زیست آمریکا تنها ٢٪ هزینه تمام شده کالاهاى تولیدى میباشد و این انگیزه اى براى فرار سرمایه نخواهد بود.